سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بنى امیه را مهلتى است که در آن مى‏تازند ، هر چند خود میان خود اختلاف اندازند . سپس کفتارها بر آنان دهن گشایند و مغلوبشان نمایند [ و مرود مفعل است از « ارواد » و آن مهلت و فرصت دادن است ، و این از فصیح‏ترین و غریبترین کلام است . گویى امام ( ع ) مهلتى را که آنان دارند به مسابقت جاى ، همانند فرموده است که براى رسیدن به پایان مى‏تازند و چون به نهایتش رسیدند رشته نظم آنان از هم مى‏گسلد . ] [نهج البلاغه]

خاطرات من و ویلچرم

این پست برای تست گذاشته شد است

 

وقتی می خواهم از خودم بنویسم نمی دانم از کجا شروع کنم. راستش بسیاری از آن خاطرات کاملاً به یادم نمی آید. در آن اوایل بسیار عصبی بودم و کوچکترین صدا آزارم می داد. حتی سرفه کردن اطرافیان. یا صدای تلوزیون. از عیادت کردن طولانی آشنایان حوصله سر می رفت و اینکه کسی مرا امیدواری بده بسیار نفرت داشتم . همچنین از توضیح دادن حادثه که بسیار از من  پرسیده می شد. بسیار تند خو شده بودم. و به همه فحش می دادم. از خوردن دارو بدم می آمد. و تنها دوست داشتم موسیقی گوش کنم. ادامه ی حرفها ماند برای بعد.




مهدی ناصری ::: یکشنبه 85/8/28::: ساعت 2:3 عصر

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 2


بازدید دیروز: 0


کل بازدید :1557
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
مهدی ناصری
نوشتن دغدغه ی همیشگی ام بوده است. ده سال است در انجمن های شعر و داستان فعالیت دارم. آرزوی صلح آزادی و امنیت برای تمام افراد بشر فراتر از هر رنگ و دین و مسلک را دارم.
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<